بردیابردیا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

ماجراهای پسرم

اولین قدمها

دیروز 22 فروردین بردیا اولین هدیه تولدم رو بهم داد  دیروز برای اولین بار به طور کاملا اتفاقی سه قدم برداشت البته هیچ قصدی برای راه رفتن نداشت و کلی هم خودش تعجب کرده بود! چشماش گرد شده بود  مبل رو گرفته بود و داشت راه میرفت برای اینکه من رو ببینه جهتش رو عوض کرد و رو به من ایستاد بعد یه کم تعادلش بهم خورد و یه قدم اومد جلو برا حفظ تعادلش سه قدم برداشت و حدود 30 سانت جلو اومد و بعد افتاد! انقدر خوشحال شدم ! نمی دونم چرا ! خوب همه انسان ها راه میرن! یه روزی یادش میگیرن!از بس ذوق کردم عصرش با بابایی رفتیم براش کفش خریدیم اولین شماره کفشش هم 22 شد. البته خاله شهرزادش چند ماه پیش اولین کتونی رو براش خریده بود ولی دیگه اندازه ش نبود ای...
23 فروردين 1393

10 ماهگی بردیا

این وروجک ما ماه دهم زندگیش رو هم به سلامت طی کرد و الان چند روزی هست که وارد ماه یازدهم شده دیگه واقعا وروجک شده صبح که از خواب پا میشه میشینه می خنده و دست میزنه هر جایی که بتونه دالی بازی میکنه و دست میزنه یه مدل اینه که دو تا دستاش رو به هم قفل میکنه و بالا سرش میبره و پایین رو نگاه میکنه تا بهش بگیم دالی! حتی وقتی هیچی نیست که پشتش قایم شه سرش رو میندازه پایین و منتظر دالی می مونه دیگه تنوع اصواتش بیشتر شده و دد هم به ب ب و بابا و مام و ماما و ام اضافه شده.وقتی ما با هم صحبت می کنیم خوب گوش میده وبعد خودش شروع میکنه به صحبت اگه ما بهش توجه نکنیم سرفه می کنه که بهش نگاه کنیم. دیروز اولین عیددیدنیش رو هم رفت البته قبلش مهمون ...
11 فروردين 1393

اولین عید بردیا

نوروز پیروز و پیروزی و بهروزی مستدام سال نو به همه عزیزان مبارک اولین عید بردیا مساوی بود با چیدن هفت سین در ارتفاعات! تا 5 دقیقه مونده به سال تحویل که ما پیش مامان بزرگ و بابابزرگ بردیا بودیم هفت سین از دست بردیا در ارتفاعات بسر میبرد و بالاخره برا عکس گرفتن پایینش آوردیم که در عکس پایین سرنوشتش رو میشه حدس زد!!!! ...
11 فروردين 1393
1